حمیدرضا احمدی از اون دسته آدماییه که رفته به دیار غربت درس خونده ولی کشورش رو هرگز فراموش نکرده و دانش و تجربه ایی که به دست آورده رو به کشورش آورده تا دیگران هم از اون بهره و استفاده ببرن. اون به ایران اومد تا کرم استارت آپی رو به دیگران انتقال بده و در این راه هم موفق بوده و الان خودش یکی از مهم ترین استارت آپ های ایران رو هدایت و رهبری می کنه (myevent). فرصتی پیش اومد تا با ایشون مصاحبه و گفت و گویی داشته باشیم، پس در ادامه با "مصاحبه" همراه باشید. 

در ابتدا خودتون رو برای ما و خوانندگانمون معرفی کنید.

من حمیدرضا احمدی هستم و چند سالی هست که کرم استارتاپی به جونم افتاده :)

در چه رشته ایی تحصیل کردید؟ تو کدوم دانشگاه؟

من نرم افزار خوندم تو یکی از دانشگاههای شهر نیویورک.

پس قطعا کرم استارت آپه از قبل به وجود اومده؟

خوب من ۶ سال میشه که برگشتم ایران و این جریانات استارتاپی حدود ۳ یا ۴ ساله که همه جای دنیا خیلی همه گیر شده. می تونم بگم که تو آمریکا اگر بیرون سیلیکون ولی زندگی میکردی خیلی کم در مورد استارتاپ ها میشنیدی، حتی سالهای ۲۰۰۸ ۲۰۰۹ . بعد از کتاب اریک ریس همه چیز عوض شد. چون اون کتاب یه راه رو برای همه روشن کرد و فرمول شروع کردن رو تو دسته همه گذاشت. 

شما این کتاب رو خوندید؟ به فارسی ترجمه شده؟

اره منم تابستان سه سال پیش این کتاب رو خوندم و خیلی جالب شد که چند ماه بعد شنیدم استارتاپ ویکند داره تو تهران برگزار میشه. رفتم خودم رو انداختم تو تیم اجراییش. اره کتاب ترجمه شده و فروش خوبی هم داشته.

وقتی وارد تیم اجرایی استارت آپ ویکند تهران شدید، چه حس و حالی داشتید؟ تجربه هایی که در این رویداد به دست آوردید به دردتون خورده قطعا دیگه؟؟؟

قطعا به درد خورد چون در ادامه ۱۰ تا استارتاپ ویکند رو کمک کردم برگزار کردیم و در ۱۰-۱۲ تا استارتاپ ویکند دیگه در شهرهای مختلف درگیر بودم. بزرگترین ارزشی که فکر میکنم استارتاپ ویکند میده اینه که با آدم های مثل خودت آشنا میشی و همفکری میکنی. 

خودتون استارت آپی رو هدایت می کنید؟؟؟ یا فقط کرم رو انتقال میدید؟

چندین سال بیشتر کرم رو انتقال میدادم ولی خوب همیشه دنبال یک فرصت خوب بودم که یک پروژه ای رو شروع کنم. همونطور که میدونید ما تو کانون کارآفرینی ایران رویداد زیاد برگزار میکردیم. ولی خوب راه حلی برای فروش بلیت ها به صورت الکترونیکی نبود. من تصمیم گرفتم که این مشکل رو حل کنم و استارتاپی بزنم که برگزار کنندگان مختلف بتونن رویدادهای خودشون رو تعریف کنند، مخاطبش را پیدا کنند، و بلیت آن رویداد را از طریق ما بفروشند. این پروژه تبدیل شد به myevent.ir که خوب هنوز خیلی از کارهاش مونده. 

در حال حاظر چند نفر در myevent فعالیت می کنن تا کاراش کم تر بمونه؟

الان ۳ نفریم ولی داریم به شدت دنبال نیروهای فنی دیگر میگردیم. هدفمون اینه که تا آخر مهر ۶ نفر باشیم. 

دوست دارید هم تیمی هایی که انتخاب میکنید چه طور افرادی باشن؟

خوب اینکه بدونن استارتاپ چیه، چه محدودیت هایی داره و چه مزیت هایی خیلی میتونه کار تیمی رو جلو بندازه. و در کل هم افراد حرفه ای که تسلط دارن به کارشون رو میخوایم در مای ایونت استخدام کنیم. 

از مای ایونت میتونید پولسازی هم کنید؟

نه پس برای سلامت جسم و روحم راه انداختمش (: . ما برای رویدادهای مجانی کاملا مجانی هستیم و خواهیم بود. ولی اگر رویدادی برگزار میکنید که پولی هست، ۴٪ از فروش بلیت را برمیداریم. 

از آمارهاش هم برامون میگید؟

ما تو ۱۲ ماه پیش ۵۵۰ رویداد داشتیم و کمک کردیم که نزدیک ۳۵ هزار بلیت فروخته شود. 

به فکر جهانی شدنش هم هستید؟؟

نه در آینده نزدیک. مارکت ایران به اندازه ای بزرگ هست که بشه یک استارتاپ موفق در آن بوجود آورد. ولی خوب اگر بتونیم در منطقه و حتی جهان هم مشکلی رو حل کنیم، حتما به اون بازار ها هم وارد میشیم. 

پس فضای ایران رو برای استارت آپ ها مناسب میدونید؟

خوب صد در صد. هم جمعیت نسبتا بالایی داره. هم نفود اینترنت و موبایل بالاست، حداقل نسبت به منطقه. و هم فارق التحصیل مهندسی زیاد داریم. 

شما نظام آموزشی ایران رو برای فعالیت های استارت آپی مناسب میدونید؟

نه ولی حداقل دانشگاهی داریم و علاقه مند به حوزه های مهندسی هم زیاد داریم. ینکه واقعا چی یاد میگیرن تو دانشگاه و چقدرش به درد کار میخوره رو باید یک نفر با اطلاعات بیشتر از من بگه، ولی در کل به نظرم ایرانی ها چون از جوانی سر کار نمیرن، کلا یک کم تنبل تر از بقیه بار میان.

در خانوادتون افراد استارت آپی دیگه ایی به جز خودتون هست؟

اره دختر ۱۰ ماهم. اون مثل من داره یادمیگیره راه بره. 

چی شد که همفکر به وجود اومد؟

وقتی همفکر رو شروع کردیم غیر از استارتاپ ویکند عملا هیچ رویداد استارتاپی دیگر نبود. الان خیلی رویدادهای دیگر هم اومدن ولی همفکر رو طوری چیدیم که نقطه مقابل استارتاپ ویکند باشه. البته از نظر اجرایی، نه از نظر موضوعی. دنبال یک چیزی میگشتیم که چتی از استارتاپ ویکند هم خودمونی تر باشه  و دردسر اجراییش کمتر باشه که بشه پشت سر هم برگزارش کرد.  همکارم هادی فرنود چند ماهی بود که از لندن برگشته بود و پتانسیل یک چیزی مثل همفکر را بیشتر از من میدید. من میگفتم یک ماه یک بار برگزارش کنیم ولی خوشحالم که هادی من رو متقاعد کرد که این برنامه باید هفتگی باشه. 

بیشترین تعداد افرادی که در همفکر  شرکت کردند چه تعداد بوده؟؟

اول همفکر خیلی آدم های کمی شرکت میکردن. شاید یکی دو ماه اول بیشتر از 15 نفر نشد هر هفته  ولی خوب کم کم شناخته شد و الان به جایی رسیده که اگر بخوایم میتونیم 500 نفر را هر هفته دور هم جمع کنیم و در 6-7 تا شهر دیگر هم به صورت مرتب برگزار میشود

چطور بر سر مکان های برگزاری همفکر تصمیم میگرید؟

الان محل برگزاری ها رو خیلی دیمی انتخاب میکنیم. منطقی نداره، سعی میکنیم تو ماه همیشه شرکت های جدید پیدا کنیم. با این کار هم افراد جدید رو در جریان همفکر قرار میدیم هم تنوع میشه برای خودمون :) 

با آقای فرنود چه طور آشنا شدید؟

هادی فرنود از لندن که برگشته بود از روی سوشال با من و شایان شلیله آشنا شده بود و یه جلسه با هم گذاشتیم که آشنا بشیم. تمام کارهایی که اون میگفت تو لندن انجام میشه و خوبه تو تهران هم انجام بشه، کارهایی بود که داشتیم بهش تو کانون کارآفرینی ایران فکر میکردیم. من و هادی خیلی سریع دیدیم که طرز دید و جهان بینیمون به هم شبیه و چند تا کار رو با هم شروع کردیم. یکیش همفکر و یکی دیگه  پادکست کاریاست که تا الان نزدیک به 30 قسمت با کارآفرینان مختلف ضبط کردیم

نظرتون در خصوص وبلاگ ما چیه؟

تازه با وبلاگ شما آشنا شدم، اگر با آدم حسابی ها مثل من مصاحبه میکنید پس لابد کارتون درسته :) 

خیلی ممنون که وقتتون رو در اختیار ما و خوانندگانمون قرار دادید.

ممنون از شما و خوانندگانتون.

خوانندگان گرامی منتظر مصاحبه های بعدی از سوی ما باشید. همچنین در زیر لینک مای ایونت و همفکر جهت استفاده شما عزیزان قرار داده شده است: