آرش برهمند یکی از جالب ترین افرادیه که من در حوزه فناوری و تکنولوژی میشناسم و مصاحبه با اون دارای جذابیت خاصی است. آرش روزنامه نگار است و همراه دوستان خود توانسته ماهنامه پیوست را پایه گذاری کند. خوشبختانه فرصتی پیش آمد تا با آرش مصاحبه و گفت و گویی داشته باشم پس در ادامه با "مصاحبه" .همراه باشید
لطفا خودت رو برای خواننده ها معرفی کن.
آرش هستم سردبیر، یکی از موسسان و روزنامه نگاران ماهنامه پیوست. البته این فقط یک سبک از معرفیه چون در غیر این صورت باید بگم مثلا دو متری متولد تهران ولی از جنبه حرفه ای می شه همون معرفی اول.
خب چی شد که با اینترنت آشنا شدی؟
تنهایی. تمام دوران نوجوانیم به اشتباه احساس می کردم من در هر چیزی و هر فکر و احساسی تنهام برای همین اینترنت باعث شد برای اولین بار شبیه خودمو پیدا کنم. این دینی هستش که هنوز من به اینترنت دارم و سعی می کنم جبرانش کنم.
کلا برهمندا چند نفرن؟
یک جفت پدر و مادر. سه عدد بچه.
تو کجای اون سه تایی؟
در وسط اون سه تا به عنوان ساندویچ.
درست تو دوران مدرسه خوب بود؟
عالی و خیلی هم خرخون بودم. عینکی و لاغر و تنها. یه بازنده واقعی. الانم از مدرسه متنفرم همچنان و به سختی پنهانش می کنم.
از اینایی بودی که میگفتن اه باز این آرش اومد؟ تو فوتبال به زور میکشیدنت؟؟
نه اتفاقا فوتبالم بد نبود و به درد دفاع می خوردم. بسکتم نسبتا خوب بود. بچه محبوبی نبودم چون عاشق کتاب و داستان و موزه و فیلم بودم. عوضش معدود دوستای اون موقعم هنوز برام موندن و صمیمی هستیم و به شدت با هم در تماسیم.
وبلاگ نویسی هم کردی؟
نه واقعا. چندبار بعدها سعی کردم ولی به عنوان روزنامه نگار حرفه ای زورم می اومد بنویسم ولی پول نگیرم. بعدها یه چیزایی برای پیوست نوشتم ولی در قدم اول نه.
روزنامه نگاری رو از کجا شروع کردی؟
از ترم اول دانشگاه. نشریه کانون دانشجویی تعطیل شد و من رفتم ابرار اقتصادی و از صفحه کامپیوترش کارم رو شروع کردم.
دانشگاه چی خوندی؟
عمران و چون روزنامه نگاری می کردم مزخرف ترین دانشجوی ممکن بودم. حتی یه دوستم توی دانشگاه پیدا نکردم. فکر نکنم کسی اصلا یادش بیاد که من هم کلاسیش بودم.
تو دنیای روزنامه نگاریت به دردسر هم افتادی؟
بعدا یه خرده. فقط یه نمونه 36 مورد اعلام جرم شد که یکیش توهین به رئیس دولت وقت یعنی محمود احمد نژاد بود ولی خوشبختانه هیچ وقت واقعا جدی نشد و حل شد. خود بازپرس فهمید بیشتر در حد پاپوش بوده تا جنایت سازمان یافته.
چرا توهین به رییس جمهور؟ مگه در مورد تکنولوژی نمینوشتی؟
برداشتشون این بود دیگه کلا.بعدها فهمیدم من خواسته یا ناخواسته ظاهرا من سر راهم موقع حرف زدن یا نوشتن به همه توهین می کنم از جمله خودم.
از روند شکل گیری پیوست هم میگی؟
آره جمع ما یعنی مجتبی محمودی ، مهرک محمودی و خودم از ماهنامه عصر ارتباط اخراج شدیم. شانس آوردیم با بهترین مدیر ممکن یعنی بهرام اثنی عشری آشنا شدیمو تونستیم نشریه رویایمون رو راه بندازیم. نشریه ای که با دوست داشتنی ترین تیم دنیا روی راهبری فناوری کار می کنه نه کاربردش.
چرا از عصر ارتباط اخراج شدی؟
اختلاف نظر صاحبش با سردبیر وقت یعنی مجتبی بود ظاهرا ولی هنوزم دقیق نمی دونیم. موارد متعددی پشتش بود که هنوزم گنگه برام مثلا پول یکی از اپراتورها پشت ماجرا بود یا کسی که قبلا سابقه حمله فیزیکی توی تحریریه داشت برگشت به اونجا. حالا چیزی که مهمه اینه که بهترین اتفاق زندگی ما تاسیس پیوست بعد از اون اخراج بود.
چرا نام پیوست رو انتخاب کردید؟
دنبال اسمی بودیم که از جنس فناوری باشه و نباشه. پیوست هم ادبی بود هم تکنولوژیک. توش کامپیوتر و رایانه و مخابرات هم نداشت و جزو گزینه های موجود بود.
الان چند نفر در پیوست فعالیت می کنن؟
حدود 20 نفر که شامل بخشهای ستادی هم می شه و خوشبختانه در حال بزرگ شدنه. قلب تحریریه مهرک محمودی که تقریبا همه کارها رو یه تنه انجام می ده و مجتبی موتور و مغز مجموعه ماست که مدیرعامله.
درآمد روزنامه نگاری خوبه؟
مثل هر کار دیگه ای اگر بهترین باشی درآمدش خوبه ولی کار سختیه و باید عاشقش باشی. پولش در وهله بعدیه.
خب میشه گفت تو توی تمام رویداد های فناورانه ایران حضور داری. این حضور از روی علاقس یا مربوط به شغلت میشه؟
هر دو. فناوری خیلی سریع حرکت می کنه و مجبوری نفس بازار و جوانها رو روی صورتت حس کنی بخشی هم علاقه است. من خیلی این دو رو از هم جدا نمی کنم. روزنامه نگاری یه کار نیست یه شیوه زندگیه.
خودت از بین همه سایت هایی که خبرهای تکنولوژی رو پوشش میدن کدوم رو انتخاب می کنی؟
ایرانی بدون شک دیجیاتو و خارجی بدون شک the verge
چه طور با مانی قاسمی(سردبیر دیجیاتو) آشنا شدی؟
برای استخدام اومد عصر ارتباط و عالی بود. مانی فقط هوش رسانه ای نداشت اما هوش اجتماعی بالایی داشت و هنوز هم یکی از بهترین دوستان منه. بعد اخراج ما هم، پامون موند و خیلی چیزا من ازش یاد می گیرم هر روز.
چی شد که وارد صدا و سیما و شبکه چهار شدی؟
در واقع اول رفتم شبکه آموزش. خیلی تصادفی برای اخبار فناوری برنامه صفر و یک اونجا تحریریه رو به تدریج تشکیل دادم و سه تا سری برنامه پشت سر هم ساختیم تا به تدریج کار جدی شد. تیم خوبی از دوستام بودن و هنوزم عاشق روزنامه نگاری تصویریم. هیچ وقت از دید خودم مجری نبودم و نوشتن رو بیشتر دوست دارم، . شبکه چهارم یه تجربه در جهت برنامه برای کسب و کارها و جامعه آنلاین بود و این که از جامعه اینترنتی ایران رفع اتهام بشه.
نظرت در خصوص وبلاگ من چیه؟
فقط دو تا پست رو خوندم تجربه خوبیه ولی هنوز نه در انتخاب و نه نگارش حرفه ای نیست. شاید یه روز تبدیل به نسل جدیدی از بلاگها بشه. دوست داشتم که مصاحبه کردم.
اگر صحبت پایانی هست بگو.
ممنونم ازت که هنوز جزو کسانی هستی که به رسانه و تحلیل علاقه داری و امیدوارم بقیه بهتر از من جواب بدن.
ممنون ازت آرش جان و خداحافظ.
خوانندگان گرامی برای سفارش جدید ترین شماره ماهنامه پیوست به این لینک مراجعه کنید. منتظر مصاحبه های بعدی باشید.