اکثر ما بیانی ها با وبلاگ زمانا آشنایی داریم، وبلاگی که به دور از روند سایت های گجت محور سعی دارد تا کاربران خود را از رویداد های فناوری و اتفاقاتی که در زندگی دیجیتال برای ما انسان ها رخ می دهد آشنا کند. سعید چوبانی و تیم بیست نفره اش با همکاری شرکت بیان این وبلاگ را به وجود آورده اند، هرچند که در اول راه هستند ولی تا همین جا را که خوب آمده اند. فرصتی پیش آمد تا با سعید چوبانی مصاحبه و گفت و گویی داشته باشم، پس در ادامه با "مصاحبه" همراه باشید.
خودتون رو برای ما و خوانندگانمون معرفی کنید.
من سعید چوبانی هستم. فارغالتحصیل فناوری اطلاعات و در حال حاضر سربازِ نیروی هوایی ارتش :)
پس سرباز هستید، در کدوم شهر خدمت می کنید؟
بله. بالاخره شتری بود که باید مینشست. من اصالتا اهل تبریز هستم و خوشبختانه خدمت سربازیم هم تو همین شهره.
خیلی از استارت آپ دوست ها با سربازی مشکل دارن، شما چه طور باهاش کنار اومدید؟
سربازی و چالشی که برای بچهها به وجود میاره، موضوع سادهای نیست. هرچند تلاشهایی داره صورت میگیره تا اوضاع بهتر بشه ولی روند بسیار کنده و این دورانِ سربازی لطمهاش رو در نهایت به خیلیها وارد میکنه.
برای من هم این مسئله خالی از مشکل نبوده و صبح تا ظهر که مفیدترین ساعات کاری هست رو مجبورم به کارهای اداری تکراری بگذرونم.
ولی خوشبختانه، بعد از ظهرها رو آزادم و میتونم به همراه تیم، کارها رو پیش ببرم.
چوبانی به چه معناست؟
لزوما نباید معنی خاصی داشته باشه ولی فکر میکنم اجداد من چوپان بودند.
چه طور با دنیای وب و اینترنت آشنا شدید؟
داستان آشنایی من با وب هم برمیگرده به همون نسلی که باباهاشون برا پسراشون کامپیوتر خریدن تا بچههاشون از دنیا عقب نمونن.
اول کار Dial-Up بود و دستنوشتههای شخصی رو بلاگر و بلاگفا. بعد هم وارد دانشگاه شدیم و یکهو دیدیم که ناخودآگاه همه هویتمون شده دنیای مجازی. نه ببخشید! اینجا مجازی نیست. بسیار هم واقعیه.
اولین وبلاگی که داشتید، موضوعش چی بود؟
خوب. میشه گفت اولین وبلاگ من، وبلاگترین وبلاگ من بود. وبلاگی که تقریبا هیچ آشنایی آدرسش رو نداره و بیشتر شبیه به یه دفترچهی خاطرات هست از گذر روزهاست.
ولی وبلاگ دوم که الان دیگه نیست، وبلاگ گروهی در رابطه با فناوری اطلاعات با عنوان iranshell بود.
درستون هم در دوران مدرسه خوب بود؟
من از دوم راهنمایی تا آخر دانشگاه معدلم ۱۵ بود.
رشته تحصیلیتون الان به کارتون هم میاد؟
بله قطعا.
یکی از بهترین تصمیمهای من در زندگی، رشتهام هست. ویژگی رشتهی فناوری اطلاعات، در سطح کارشناسی، اینکه هیچ دانش عمیقی رو منتقل نمیکنه و ذاتا رشتهی میان رشتهای هست. از این رو با علوم مختلف از معماری کامپیوتر گرفته تا مدیریت سازمانی آشنا میشید.
آشنا شدن با موضوعات مختلف فناوری، کمک بسیار بزرگی به نگاه حرفهایتر من به وبلاگنویسی کرده.
البته لازم به ذکره که لزوما قرار نیست چیزی از دانشگاه و کلاسهاش یاد بگیریم و اغلب این ارتباطات و فضای موجود هست که به یادگیری کمک میکنه.
کدوم دانشگاه درس خوندین؟
شهید مدنی آذربایجان. دانشگاه دولتی در ۴۰ کیلومتری تبریز با یک قطار دوستداشتنی برای رفتوآمد.
بین سرویس هایی وبلاگ نویسی که باهاشون کار کردید، کدوم رو بیشتر می پسندید؟
در حالت کلی با وجود اینکه وبلاگنویسها جریانهای مهمی رو تو فضای اجتماعی کشور بوجود آوردند ولی فکر میکنم وبلاگنویسی به معنایی واقعی اون بین ایرانیها چندان جا افتاده نشده و یکی از عواملش، همین عدم رشد متناسب سرویسهای وبلاگنویسی هست.
من در ابتدا کارم رو با بلاگفا شروع کردم، بعد به میهنبلاگ مهاجرت کردم و حالا زمانا روی سرویس بلاگ هست.
عملکرد بلاگفا واقعا غیرحرفهای بوده و لطمههای جبرانناپذیری به وبلاگنویسی فارسی وارد کرده. از طرفی بلاگ سرویس بسیار قدرتمندیه. تنها ایرادش این بوده که از ابتدا به صورت عمومی در دسترس قرار نگرفته.
معنای واقعی وبلاگ نویسی چیه؟ میشه توضیح بدید.
بذار اینطوری توضیح بدم بهت. خیلی وقتها از من راجع به شغلم میپرسند و وقتی من میگم وبلاگنویس هستم، جا میخورند.
این به خاطر اینکه وبلاگنویسی جایگاه خودش رو بین قشرهای مختلف جامعه پیدا نکرده و از عوامشل میشه به محدودیتهای موجود در وب فارسی و همچنین هجوم شبکههای اجتماعی اشاره کرد.
وبلاگها در کشورهای خارجی جریانساز هستند و افراد پرآوازهی بسیاری داریم که تنها کارشون وبلاگنویسی هست.
میشه تعدادی از اون افراد معروف وبلاگ نویس رو نام ببری؟
خیلیهارو میشه مثال زد، برای مثال مایک آرینگتون از یک وبلاگ شخصی شروع کرد و بعد تککرانچ رو بوجود آورد و در نهایت به AOL فروختش. و یا نیل پاتل که تمام آوازهاش رو بخاطر میلیوندلارهایی که از یک وبلاگ بدست آورده داره. یا خود همین آقای رند فیشکین که اول فقط راجع به SEO مینوشت و بعد تونست MOZ رو راه بندازه.
حالا بماند که قریب به تمامی سرمایهگذارها و هکرهای موفق (هکر به معنای واقعی اون بازهم!) وبلاگهای شخصی و سادهای دارند که عقایدشون رو تنها از اون کانال با مخاطباشون به اشتراک میذارن. من جمله پاول گراهام، درک سیورز و بسیاری دیگه.
محدودیت های وب فارسی چی ان؟
هرچند قرار نشد سوالهای سخت بپرسید پس یک جواب کلی میدم.
یک سری محدودیتها، همون مرزبندیهایی هستند که به ناخودآگاه دور ذهنهامون کشیده شده و هر وقت به عمد یا سهو زیر پا گذاشته بشن باید تاوانشون رو پس داد. (شاید مثل اتفاقی که برای بچههای نارنجی افتاد)
ولی محدودیتهای اصلی زادهی طرز فکر، رفتارها و دانش کم خودمون هستند.
زمانا در حال حاضر تنها پروژه ایی است که شما بر روی آن کار می کنید؟
زمانا یکی از پروژههای تیم گرافه که با حمایت شرکت بیان توسعه پیدا کرده. گراف یک تیم بازاریابی محتواست که از بخشهای مختلفی تشکیل شده و خدمات متنوعی رو ارائه میده.
از گراف بیشتر توضیح میدید؟
من با کمک گرفتن از دوستانم، حدود ۲ سال پیش تیم گراف رو شکل دادم. ایدهی کار از اینجا شکل گرفت که ما علاقهمند به تولید محتوای ارزشمند فارسی بودیم و فکر کردیم که چقدر جالب میشه اگر همین علاقهمون رو به شکل یک سرویس ارائه بدیم.
با مطالعه متوجه شدیم که بازاریابی محتوا، یک تخصص گسترده است. همین باعث شد که تیم گراف شکل بگیره که علاوه بر مطالعه و تولید محتوا در زمینهی بازاریابی محتوا، پروژههایی مثل زمانا رو داره که بصورت عملی داشتههاش رو پیاده میکنه.
پس شما تحت حمایت شرکت بیان هستید؟
به جرئت میشه گفت که بیان، از معدود شرکتهایی در ایران هست که -واقعا- فناوری اطلاعاتی کار میکنه. مدیر و کارکنان این شرکت بسیار افراد خوشفکر و دوستداشتنی هستند که با جلساتی که با هم داشتیم و مطرح شدن ایده، تصمیم به حمایت از اون گرفتند.
من گفتم یهو وبلاگ شما رو معرفی کرد و گفت دنبالش کنید.
:) نه. هیچچیزی در دنیا یهو نیست. چرا البته بعضی چیزها هست. شرکت بیان همیشه به دنبال ایدههای خوب بوده و هست.
ینی شما بهشون ایمیل زدید که آره من یه چنین ایده ایی دارم و اونام گفتن واااای خدای من ما چندساله دنبال چنین ایده ایی هستیم؟
خوب. نه دقیقا. ولی تا حدودی. حالا بگذریم :)
میگذریم. اصلا زمانا به چه معناست؟
زمانا همون به معنای زمانا هست و فرصتی برای اندیشیدن.
چند نفر در زمانا فعالیت میکنن؟
زمانا یک مجموعه نویسندگان داره که اغلب از بین دانشجویان و فارغالتحصیلان مقاطع مختلف فناوری اطلاعات و مهندسی نرمافزار هستند.
زمانا بیشتر در تلاش برای ایجاد یه کامیونیتی هست و الان میشه گفت یه خانوادهی ۲۰ نفرست :)
از آمارهاش هم برامون بگید.
بیشترین آمار بازدید ما بصورت مراجعهی مستقیم هست و مخاطب اغلب افراد خاصی هستند. تا بحال هیچ کمپین تبلیغاتی برای زمانا صورت نگرفته و تمام بازدید از طریق شبکههای اجتماعی ایجاد شدند.
فعلا، میانگین ۱۵۰۰-۱۰۰۰ بازدید در روز رو داریم که طبیعتا در مقایسه با سایتهای گجتی پایینتر هست ولی امیدوارم که این روند رشد کنه.
دوست دارید چه جور نویسنده هایی به زمانا اضافه بشن؟
نویسندههایی که تا به امروز اضافه شدند، کسایی هستند که فناوری اطلاعات به تعریفی که ما دنبالش میکنیم، براشون دغدغه است.
برای مثال علاقه دارند راجع به حریم خصوصی بنویسند و یا اینکه چالشهای پیش روی هوش مصنوعی رو مطرح کنند و ...
میخواید در صفحه اول زمانا تبلیغات بگذارید؟ چون چند روز پیش مطلبی با این موضوع منتشر کردید ولی خب مطلب به صورت پنهان بود.
زمانا قصد انتشار تبلیغ نداره و هدفش از قرار دادن بنر، حمایت از رویدادهای فناوریه.
چه توصیه ایی برای کسانی دارید که میخوان وبلاگ نویسی رو شروع کنن؟
توصیههای زیادی میشه کرد برای وبلاگ نوشتن. ولی در حالت کلی دو تا چیز:
۱- هویت مشخصی رو برای خودتون طراحی کنید (که کار سخت و زمانبریه)
۲- دستدست نکنید و همین الان شروع کنید (که کار راحتیه!)
نطرتون در خصوص وبلاگ ما چیه؟
ایدهی خوبیه. قبلا هم نوع دیگش رو من تو usesthis.ir تجربه کردم. کار سختیه دنبال افراد بودن و ازشون درخواست مصاحبه کردن، با این حال جالب و ماندگاره. مخصوصا برای وب ما که هنوز دوران طفولیتش رو طی میکنه و این مصاحبهها، ۴۰-۵۰ سال بعد خاطره انگیز و بامزه میشن.
ممنون که وقتتون رو در اختیار ما قرار دادید.
ممنون از شما و کاربرانتون.
کاربران عزیز منتظر مصاحبه های بعدی از سوی ما باشید، در ضمن آدرس بلاگ زمانا برای شما عزیزان در پایان مطلب قرار داده شده است.